تورا می خوانم تو را که از خرابه های سرد سکوت به قصر سپید عشق هدایتم کردی و از من برای خود عاشقی بی قرار و یاری با وفا ساختی ?
تو را می خوانم که با صداقت عاشقانه ات با عشق پاکت با ناز و نیازت و با نگاههای پر تمنایت ... دلم را بردی
تورا میخوانم که سالها در آرزویت بودم و چشم در راهت ? تو را که سالها در خیالم سایه ات را می دیدم و طپش قلبت را احساس می کردم
تو را میخوانم که همزمان با تولد ت در قلبم همگان را فراموش کردم و تمامی اسامی دیر آشنا برایم غریبه شد ند
تو
http://360.yahoo.com/profile-EK_NdC8oeqKFWskMJ1tOmQ--?cq=1
نویسنده » anjaie . ساعت 12:21 عصر روز شنبه 86 شهریور 10